5-topshiriq.Fors tiliga tarjima qiling.
Bugun tanaffus paytida Ahmad bilan sayr haqida suhbatlashdik. Ahmad meni ertaga darsdan so‘ng sayirga taklif qildi. Men qayerga boramiz deb so‘radim. Hayvonot bog‘ini aylanamiz dedi. Men Ahmadning taklifini qabul qildim. Shu payt darsga qo‘ng‘iroq chalindi. Biz darsxonaga kirdik. Hozir darsimiz fors tili edi. O‘qituvchimiz bizdan uy vazifasini so‘radi. Men o‘qituvchimizga dars mavzusini so‘zlab bermoqchi bo‘ldim.
6-topshiriq.Yozing va yodlang.
واژه ها
“Xonevodeye man” matnidagi old qo‘shimchlarini aniqlang.
“Xonevodeye man” matni matnidagi yangi so’zlarni o’zlashtirib, topshiriqlani bajaring.
Xonevodeye man
خانواده من من دانشجوی سال دوم دانشکده فیلولوژی دانشگاه دولتی ترمذ هستم. من بیست سال دارم. من دو برادر و دو خواهر دارم. برادر بزرگم یک سال از من بزرگتر است. او بیست و یک سال دارد. برادر بزرگم مانند من دانشجوست. او دو سال است که در دانشکده شیمی درس می خواند. خواهر بزرگم سه سال از من کوچکتر است. او هفده سال دارد و بزودی دبیرستان را تمام می کند. برادر کوچکم هنوز کوچک است. او فقط چهار سال دارد. پس او هفده سال از برادر بزرگم، شانزده سال از من سیزده سال از خواهر کوچکم کوچک تر است. خواهر کوچکم یازده سال دارد. او در دبیستان درس می خواند. خانواده ما مدتی است که در ترمذ زندکی می کند. قبل از آن دوازده سال در شهر تاشکند زندگی کردیم.
پدرم دانشکده ماشین سازی را تمام کرده است و حالا در کار خانه ماشین سازی کار می کند. کارخانه ماشین سازی به او خانه داده است و او مدتهاست در این خانه زندگی می کند. مادرم پزشک است . او دانشکده پزشگی را تمام کرده است و حالا در دبیرستان کار می کند. عمه ام مهندس برق است ، او چند سال پیش خانه گرفته است و از خانه ما رفته است. عمه ام شوهر کرده است دو پسر دارد . شوهرش دانشگاه تاشکند را تمام کرده است و حالا در یکی از دبیرستان های ترمذ کار می کند. عمویم مهندس است او دانشکده شیمی را تمام کرده است و حالا در کار خانه کار می کند. دایی ام چند سال است که به ترمذ آمده است. خاله ام چند سال پیش از شهر ترمذ رفته است و حالا در ده زندگی می کند. مادر بزرگ و پدر بزرگم. مرده اند
1-topshiriq. Nuqtalar o‘rnini to‘ldirib ko‘chiring.
من ۱۹ سال دارم ، برادرم پنج سال از من کوچکتر است . پس او ... دارد. خواهر کوچکم ۱۳ سال خواهر بزرگم سه سال از او بزرگتر است. پس او ... سال دارد. دوستم شانزده سال دارد من از او سه سال بزرگترم. پس من ... سال دارم. من دو برادر دارم یکی از آنها ۱۰ سال دارد دیگری ۸ سال از او بزرگتر است . پس او ... سال دارد. برادر کوچکم نه سال دارد برادر کوچک احمد ۴ سال بزرگتر است . پس او ... سال دارد. در کلاس ما هفت دانشجو است. در کلاس شما هشت دانشجو است . پس رویهمرفته در کلاس ما و شما ... دانشجوست. تو ۱۷ سال داری، احمد از تو یک سال کوچکتر است. پس او ... سال دارد. دانشیار یازده کتاب روی میز گذاشت من هم دو کتاب روی میز گذاشتم . پس رویهمرفته ... کتاب روی میز است.
2-topshiriq.O‘zbek tiliga tarjima qiling.
۱۱ روز است که بعد از درس من به نهار خوری می روم و آنجا نهار می خورم. ۱۲ روز است که شبها در خیابان نوایی گردش می کنم. ۱۳ روز است که صبح ها ورزش می کنم . ۱۸ روز است که دانشجویان با دانشیار خود فارسی صحبت می کنند. ۱۶ ماه است که خانواده ما در شهر تاشکند زندگی می کنند. ۱۷ سال است که با او آشنا هستم. مدتی است که در شهر ترمذ زندگی می کنم. برادر کوچکم مدتیست که در کارخانه کار می کند.
3-topshiriq.Quyidagi savollarga javob bering.
برادر پدر را چه می گویند؟ برادر مادر را چه می گویند؟ خواهر پدر را چه می گویند؟ خواهر مادر را چه می گویند؟ پدر مادر را چه می گویند؟ پدر پدر را چه می گویند؟ مادر مادر را چه می گویند؟ شما هر جمله فارسی را می توانید بفهمید و ترجمه کنید؟
4-topshiriq.Fors tiliga tarjima qiling.
Bizning oila Termiz shahrida yashaydi. Mening otam injenerdir. U mashinasozlik institutini tamomlagan. Hozir mashinasozlik korxonasida ishlaydi. Mening onam – o‘qituvchi. U 19 yil oldin Toshkent davlat universitetini tamomlagan. O‘rta maktabda ishlaydi. Mening akam – doktor. U tibbiyot institutini tamomlagan. Shifoxonada vrach bo‘lib ishlaydi.Opam mendan 3 yosh katta. U bir necha yil oldin turmushga chiqqan. Uning tumush o‘rtog‘i ham otamga o‘xshab injener. U Ximiya institutini tamomlagan. Otamning akasi va opasi bor. Ular boshqa shaharda yashashadilar.
پرسان پرسان می شود رفت تا چین po‘rson po‘rsonmishavad raft to Chin so‘rab so‘rab Makkaga (Xitoyga)borish mumkin .
5-topshiriq.O’zingizning oilangiz haqida matn tuzing,